كارك چیزی كه شروع نشده هرگز به پایان نخواهد رسید درباره وبلاگ ![]() محفلی برای كارآفرینان و صاحبان كسب و كارهای كوچك SBA, ایده پردازی و خلاقیت, تكنولوژی فكر, سبك زندگی مدیر وبلاگ : احمدرضا علی بخشی مطالب اخیر ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشیو وبلاگ نویسندگان پیوندهای روزانه پیوندها صفحات جانبی آمار وبلاگ
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()  
 
 
 
 
 
 
 
 
![]()  
 
 
 
 
لینکدین، بازار فخرفروشانلینکدین، بزرگترین
شبکه تخصصی جهان است که بیش 546 میلیون کاربر را از حدود 200 کشور جهان گرد هم
آورده است. چشماندازی که این شرکت برای خود ترسیم کرده است، ایجاد فرصت کسب منافع
اقتصادی برای نیروی کاری است که در سراسر جهان پراکنده شده است. لینکدین، ماموریت
خود را ”ایجاد ارتباط میان متخصصین برای شکلگیری همافزایی” اعلام کرده است و میکوشد
بستری فراهم کند تا فعالیت این متخصصان سازندهتر و موفقیتآمیز باشد. لینکدین، در سال 2002 و توسط رید هافمن بنیانگذاری شد. ایدهی
هافمن در طول یک سال توسعه یافت و در 5 می 2003 از وبسایت لینکدین رونمایی شد.
لینکدین، رشد بسیار سریعی را تجربه کرده است و هماکنون علاوه بر دفتر مرکزیاش در سیلیکونولی، دفاتری در کشورهای مختلف ایجاد کرده است.
موفقیت لینکدین به گونهای چشمگیر بود که توجه غولهای تکنولوژی را به خود جلب کرد
و نهایتا این مایکروسافت بود که توانست این کسب و کار را تملک کند. راههای کسب درآمد متنوعی برای لینکدین در نظر گرفته شده است.
پرداخت حق عضویت، هزینهی تبلیغات و همچنین خدماتی که برای جذب نیروی انسانی ارائه
میشود، از جمله راههای کسب درآمد لینکدین هستند که بایستی درآمد حاصل از ارائهی
دورههای آموزشی آنلاین را هم به آن اضافه کرد. در ادامه، خدمات لینکدین را که به
اشخاص و شرکتها ارائه میشود، بررسی میکنیم: پروفایل شخصی
لینکدین به شما اجازه میدهد تا برای خود صفحهای شخصی بسازید. اطلاعاتی که در این صفحه قرار میگیرد مواردی مانند سوابق فعالیتها، تحصیلات، مهارتها، مقالات و تاییدیهها را شامل میشود که میتوان آن را مشابه یک رزومهی آنلاین دانست. علاوه بر این، امکان انتشار محتوا و یا مقالات از طریق پنلی مخصوص این امر فراهم شده است. آنچه درباره پروفایلهای شخصی اهمیت دارد، امکان برقراری ارتباط با دیگر متخصصان و همچنین نشان دادن توانمندیهای شخصی به شرکتهایی است که در پی تامین نیروی انسانی هستند. داشتن شبکهی گستردهی ارتباط با متخصصین هنگامی مفید خواهد بود که مهر تایید ایشان بر توانمندیهای شما بتواند نظر دیگران را به شما جلب نماید. پروفایلهای شخصی، منبعی برای درآمدزایی لینکدین هستند، چنانکه
برای برخی دسترسیها، نیاز به داشتن پروفایل حرفهای و پرداخت هزینه دارید. در این
نوع پروفایلها، اطلاعات بیشتری در خصوص بازدیدکنندگان صفحه شخصیتان و جستجوهایی
که در آن دیده شده اید، کسب میکنید. دسترسی بیشتری به مشاغل مرتبط با حوزهی
تخصصتان خواهید داشت و اطلاعاتی نظیر حدود حقوق و دستمزد مشاغل را نیز کسب میکنید.
امکان برقراری ارتباط مستقیم با افرادی که در حال جذب نیروی انسانی هستند و بهرهمندی
از دورههای آموزشی آنلاین از دیگر مزایای ارائه شده در پروفایلهای شخصی حرفهای
است. گروههای لینکدین گروهها, فضایی هستند که افرادی که در یک حوزه فعالیت میکنند یا
علاقهمندیهای مشترکی دارند، گرد هم میآیند. در این گروهها، امکان اشتراکگذاری
محتوا و فرصتهای شغلی وجود داشته و افراد با فعالیت در این گروهها میتوانند ضمن
برقراری ارتباطات تجاری، خود را به عنوان خبره به دیگران معرفی نمایند. تبلیغات در لینکدین
ایجاد پروفایل، فرصتی در اختیار شرکتها قرار میدهد تا فعالیتهایشان
را بازتاب داده و خود را به متخصصین حوزههای مرتبط معرفی نمایند. امکان Promote محتوای منتشر
شده با استفاده از سرویس Linkedin Ads در این پروفایلها
ابزار مناسبی است که برای موارد تبلیغاتی مورد استفاده شرکتها قرار میگیرد.
داشبوردی که لینکدین طراحی کرده است، دسترسیهای مناسبی برای مدیریت کمپینها به
کاربران میدهد. فروش در لینکدین اگر محصولی دارید که برای افراد خاصی طراحی شده است، سرویس Sale به شما این امکان را میدهد که آن را به افراد یا شرکتهایی ارائه
نمایید که با احتمال بیشتری مشتری محصولتان هستند. در این سرویس میتوانید جستجوهای
دقیقتری انجام داده و همزمان با افراد و شرکتهایی که خود لینکدین به شما پیشنهاد
میدهد، ارتباط برقرار کنید. جذب نیروی انسانی با استفاده از راهکار جذب نیروی انسانی لینکدین میتوانید مشاغل
مورد نیاز خود را تعریف کرده و به اطلاع متخصصان برسانید. سپس خواهید توانست
اطلاعات مربوط به علاقهمندان به همکاری را بررسی کرده و بهترینها را برای کسب و
کارتان برگزینید. ارائه و دریافت خدمات حرفهای
لینکدین دستهای از خدمات را به صورت حرفهای پوشش میدهد. خدمت Profinder در واقع یک
سیستم دسترسی به فریلنسرهاست که در سطح بسیار بالاتری از پلتفرمهای مشابه قرار
دارد. لینکدین کوشیده است تا با ایجاد گزینههایی، نوع خدمت و ویژگیهای آن را به
طور دقیق تعریف کند تا خدمتگیرنده به افرادی متصل شود که مشخصا توانایی ارائه
خدمت مورد نظر وی را دارند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شتابدهنده آواتک در یک نگاهآواتک یکی از اولین شتابدهندههای فعال در در اکوسیستم کارآفرینی ایران است که از سال ۱۳۹۳ فعالیت خود را آغاز کرده است. سکان هدایت این شتابدهنده را محسن ملایری در دست دارد و توانسته است جایگاه مناسبی برای آواتک کسب نماید. ایدههای بسیاری توسط آواتک حمایت شدهاند که از جمله آنها می توان به فرانش، دونیت، ریحون، اخبار رسمی وفولفکر اشاره کرد. گفتنی ست اینفوگرافیک زیر را پایگاه جامع اکوسیستم استارتاپی «اکوموتیو» تهیه و تنظیم کرده است. ![]() نوع مطلب : اینفوگرافی، برچسب ها : لینک های مرتبط : سطح آرمانها بیش از پیش در سراسر جهان در حال افزایش است، بخش اعظم آن به دلیل وجود تلفنهای هوشمند و اینترنت است -- آیا این مسئله باعث ایجاد فرصت میشود یا ناامیدی؟ به عنوان رئیس بانک جهانی، جیم یونگ کیم قصد دارد فقر مفرط را پایان و شکوفایی را افزایش دهد. او در مورد چگونگی کار موسسه برای افزایش سطح بهداشت و آینده اقتصادی مردم در فقیرترین کشورهای جهان با افزایش سرمایه گذاری و ایجاد کاهش ریسک صحبت میکند.
نوع مطلب : سخنرانی های TED، برچسب ها : لینک های مرتبط : استارتاپی که بیماران مبتلا به اوتیسم را به عنوان کارمند استخدام می کند.نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : کارآفرینی و تاریخچه آن در ایران و جهان (قسمت سوم و پایانی)تکنیک های خلاقیت تکنیک های خلاقیت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل خلاق مسئله کمک شایانی به توان فرد در تمام مراحل خلاقیت و فرآیند حل خلاق مسئله می نماید. به عبارت دیگر هر یک از تکنیک های خلاقیت، مرحله یا مراحلی از فرآیند خلاقیت را تقویت می کنند. این تکنیکها فردی و گروهی میباشند که تکنیکهای فردی شامل: توهم خلاق،DOIT ، تکنیک های گروهی شامل: طوفان فکری، دلفی، سینکتیکس و تکنیکهای مشترک شامل: اسکمپر، در هم شکستن مفروضات، چرا، مورفولوژیک که محور اصلی این روش ها و تکنیک ها ، شکستن قالب های ذهنی است. تکنیک طوفان ذهنی طوفان ذهنی که یکی از
شیوه های برگزاری جلسات و مشاوره و دستیابی به انبوهی از ایده ها برای حل خلاق
مسائل می باشد در سال ۱۹۳۸ توسط الکس اساسبورن ابداع شد. این واژه هم اکنون در
واژه نامه بین المللی وبستر اینگونه تعریف می شود: اجرای یک تکنیک گردهمایی که از
طریق آن گروهی می کوشند راه حلی برای یک مسئله بخصوص یا انباشتن تمام ایده هایی که
بطور خود به خود و درجا به وسیله اعضا ارائه می شود بیابند. تفاوت های طوفان ذهنی
فردی و گروهی
طوفان ذهنی فردی با تولید
طیف گسترده تری از ایده ها همراه است و کمتر منجر به ایده هایی کارا و عملی می شود. نکته ی جالب توجه این است که فرد به هنگام انزوا از گروه دیگر ترسی از انتقاد
ندارد و بدون هیچگونه محدودیتی از طرف اعضا برای تجزیه ایده ها آزاد می باشد. اما
مزیت طوفان گروهی این است که مشکلات ایده ی فرد بوسیله تجربه و خلاقیت افراد دیگر
حل می شود و از بین می رود. اگر بخواهیم نتیجه مطلوبتری از طوفان ذهنی داشته باشیم
می توانیم این دو نوع طوفان ذهنی را ترکیب کنیم . تکنیک چرا؟ تکنیک چرا دقیقا مثل
چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از والدین
می پرسند. اما با این تفاوت که در بزرگسالی باید یاد گرفته هایمان را زیر سوال
ببریم سادگی این تکنیک باعث شده است، بسیاری از مردم متوجه اهمیت و نقش آن نشوند
و این تکنیک برای ایده یابی و ایده پردازی به کار می رود. به عنوان مثال برای
شناسایی و تعریف درست و کامل مسئله می توان از این تکنیک استفاده کرد. بلکه
استفاده از این تکنیک به ما کمک می کند تا موقعیت و وضعیت را بهتر ور وشنتر مشخص
کنیم و در فرآیند آن به ایده های جدیدی دست یابیم . تکنیک توهم خلاق
خیلی اوقات آنچه را که فکر می کنیم واقعیت است، واقعیت نیست. واقعیتها با پنج حس انسان درک می شوند. چیزهایی که چشم می بیند و طوری که مغز آن را تفسیر میکند باعث این خطا می شود. چشم می بیند، اما وظیفه ی ذهن چیز دیگری است. کار ذهن مرتب کردن، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هایی است که پس از دیدن، مغز آن را ایجاد می کند بنابراین تصاویری که در ذهن است، کپی مستقیم اشیاء نیست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طریق شبکه ی عصبی مغز می رسد. منظور و هدف این تکنیک این است که شما بتوانید با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور دیگری به مسائل نگاه کرده تا بدین وسیله اصل و واقعیت موضوع را دریابید. این سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافتهای عصبی، آزاد شده و به وسیله پیوند با اطلاعات قبلی، الگوی ذهنی جدیدی ساخته شود و یا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی دیگری انتقال یابد. تکنیک پی. ام. آی
(P.M.I) یکی از ارزش های این
تکنیک آن است که انسان را مجبور می سازد تا دقایقی بر خلاف قالبهای ذهنی اش تفکر
کند و به مرور نسبت به قالب های ذهنی خود آگاه تر و مسلط تر شود، لذا آمادگی ذهنی
بیشتری برای خلاقیت پیدا می کند. نام این تکنیک بر گرفته از حروف اول سه کلمه به
معنی افزودن، کاستن و جالب می باشد. روش کار چنین است که ابتدا فرد توجهش را به
نکات مثبت موضوع یا پیشنهاد و سپس به نکات منفی و نهایتا به نکات جالب و تازه ی آن
که نه مثبت است و نه منفی، معطوف می کند و در پایان نسبت به تهیه لیست نکات مثبت
یا مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیت ها و نکات منفی موضوع و لیست نکات جالب و
تازه ی موضوع اقدام می کند. یکی از مهمترین کاربردهای این تکنیک زمانی است که نسبت
به یک قضیه اطمینان داریم نه مواردی که نسبت به آن شک و ابهام داریم. به عبارت
دیگر هر چه نسبت به موضوعی بیشتر بدبین یا خوشبین باشیم استفاده از این تکنیک کار
گشاتر و اثر بخش تر خواهد بود. برای یافتن نکات جالب
کافی است که جمله ی (( چقدر جالب می شود اگر ……)) را کامل کنیم. تکنیک DO
IT نام این تکنیک از حروف
اول چهار کلمه ی Define به معنی تعریف کردن Open به معنی باز کردن
Identify به
معنی شناسایی Transform به معنی تبدیل کردن، تشکیل شده است. منظور از
انتخاب این واژگان این است که برای حل مشکل لازم است ابتدا موضوع و مسئله را دقیق
تعریف و مشخص نمود و سپس ذهن را برای راه حلهای مختلف باز نگه داشته تا
بهترین راه حل شناسایی و در نهایت آن را به عمل تبدیل کرد. تکنیک شکوفه ی نیلوفر
آبی
این تکنیک توسط
یاسوآماتسومورا طراحی و ارائه شده است. طرح این ایده بر گرفته از شکوفه نیلوفر
آبی می باشد بدین صورت که گلبرگ های شکوفه نیلوفر آبی به دور یک هسته مرکزی
خوشه می زنند و از آن نقطه گسترش می یابند. با ایجاد پنجره هایی مشابه با
پنجره های مورد استفاده در برنامه کامپیوتری، بخش هایی از یک تابلوی ایده را
می توان به صورتی تقسیم بندی کرد که یک موضوع اصلی برای استخراج ایده در
پنجره های جانبی، مورد استفاده قرار گیرد به نوبه خود مراکز مجموعه های جدید پنجره
را تشکیل می دهد . تکنیک چه می شود اگر ….؟
به طور کلی برای خلاقیت
باید فکر، از قالبهای ذهنی، شرایط موجود، پیش فرض ها، عادات و استانداردها
آزاد شود تا بتواند موضوع را از زوایای مختلف رویت و ایده های جدیدی را تداعی کند.
بر همین اساس این تکنیک کمک شایانی به آزادسازی فکر برای جمع آوری ایده های
جدید می کند. در این روش توصیه می شود برای یافتن ایده های جدید از سوالات
(( چه می شود اگر…؟ استفاده کنید و آن را به قدری تکرار و تمرین کنید که
برایتان یک عادت شود. از این تکنیک میتوان برای یافتن افزایش قدرت خلاقیت بدون داشتن
موضوع بخصوصی استفاده کرد، ضمن اینکه بعنوان یک تفریح یا شوخی و سرگرمی در
همه ی اوقات قابل استفاده است. تکنیک اسکمپر
SCAMPER
این تکنیک کاربرد اصلی
آن بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است که می تواند به نحو بسیار اثربخشی
برای گروه ها نیز مفید باشد. هدف اصلی این تکنیک قدرت تصور است تا آن را در
جهات و بعد مختلف و ضروری به حرکت درآورد. این تحریک بوسیله یک سری سوالات تیپ و
ایده برانگیز صورت می گیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال
می کند و در نهایت با افزایش ایده ها، کیفیت ایده ها تضمین و ارتقاء می یابد. واژه SCAMPER از ابتدای حروف واژه های سوال برانگیز گرفته شده که در
دستیابی ایده های نو بسیار موثر است . ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چرا باید کالای داخلی بخریم؟تاکید بر مصرف کالای ایرانی، فقط توصیه ای برای مصرف کنندگان نیست. بلکه تولیدکننده هم باید با ارائه کیفیت برتر و قیمت پایین تر، اجاره ندهد که مشتریان به کالای خارجی تمایل پیدا کنند. تولیدکننده باید مصرف کننده را محترم بشمارد و کالای مرغوب به او بدهد و مصرف کننده هم باید تا جنس ایرانی هست، جنس خارجی نخرد. البته این به آن معنا نیست که مردم، چشم بسته کالای نامرغوب و گران بخرند. بلکه منظور این است که مشتریان ضمن خرید کالای داخلی، عیب و ایراد آن را هم بگیرند، انتقاد کنند و به تولیدکنندگان داخلی برای بهبود کیفیت فشار بیاورند ولی دست از کالای ایرانی برندارند و از سوی دیگر همه دستگاههای اجرایی و تصمیم گیر باید از تولید داخلی و تولیدکننده ایرانی حمایت جدی نمایند. در اینفوگرافیک «چرا باید کالای داخلی بخریم؟» سعی شده است به رایج ترین سوالات در این حوزه پاسخ داده شود که به همت پویش مردمی حامیان کار و تولید ایرانی تولید شده است. نوع مطلب : اینفوگرافی، برچسب ها : لینک های مرتبط : تعداد کمی از ما صاحب شغلی هستیم که در راستای تجربههای قبلی یا چیزی که در دانشگاه خواندیم است. جیسون شن در زیستشناسی تحصیل کرد ولی مدتی بعد در یک شرکت فنآوری، مدیر تولید شد. در این سخنرانی سریع و ادراکآور در مورد پتانسیل انسانی، شن در مورد این که کارجویان چطور میتوانند خود را جذابتر نشان دهند و چرا کارفرمایان باید بیشتر از مدارک تحصیلی به دنبال توانایی افراد باشند، چند طرز فکر جدید را به اشتراک میگذارد. نوع مطلب : سخنرانی های TED، برچسب ها : لینک های مرتبط : کارآفرینی و تاریخچه آن در ایران و جهان (قسمت دوم)سابقه کارآفرینی در دنیا در اوایل سده شانزدهم
میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظامی بودند کارآفرین می خواندند و پس از آن
نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از
حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی
بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین
اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم
میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند. ژوزف
شومپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکود
بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود،
مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی» لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین
نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است» و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا
ایجاد ترکیب های تازه از مواد». همچنین کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان
با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری
آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفته است. سیر تاریخی مفهوم
کارآفرینی به طور کلی و با عنایت
به موارد اشاره شده در بالا، سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را میتوان به پنج دوره
تقسیم نمود: دوره اول (قرون ۱۵ و ۱۶
میلادی): در این دوره به صاحبان پروژههای بزرگ که مسئولیت اجرایی این پروژهها
همانند ساخت کلیسا، قلعه ها، تأسیسات نظامی و … از سوی دولتهای محلی به آنها
واگذار گردید. کارآفرین اطلاق میشد، در تعاریف این دوره پذیرش مخاطره، لحاظ نشده
است. دوره دوم (قرن ۱۷
میلادی): این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطره پذیری
به کارآفرینی اضافه شد کارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان،
صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی میباشد. دوره سوم (قرون ۱۸ و ۱۹
میلادی): در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره میکند و سرمایه مورد نیاز خود
را از طریق وام تأمین میکند، بین کارآفرین و تأمین کننده سرمایه (سرمایهگذار) و
مدیر کسب و کار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد. دوره چهارم (دهههای
میانی قرن بیستم میلادی): در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد
نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف
کارآفرینی اضافه شده است. دوره پنجم، دوران معاصر (از اواخر دهه ۱۹۷۰ تاکنون): در این دوره همزمان با موج ایجاد کسب و کارهای کوچک
و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار،
جلب توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چند جانبه به این موضوع صورت گرفت. تا
قبل از این دوره اغلب توجه اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در این دوره
به تدریج روانشناسان، جامعه شناسان و دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به
ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه نمودهاند. تا دهه ۱۹۸۰ سه موج وسیع، موضوع کارآفرینی را به جلو رانده است: موج اول: انفجار عمومی
مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها،
چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوههای سریع پولدار شدن میباشد. این موج از
اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع میشود. موج دوم: این موج که
شروع آن از دهه ۱۹۶۰ بوده شامل ارائه رشتههای آموزش کارآفرینی در حوزههای مهندسی
و بازرگانی است که در حال حاضر این حوزهها به سایر رشتهها نیز تسری یافته است. موج سوم: این موج شامل
افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد
شرکتهای کوچک و انجام تحقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی میشود که از اواخر دهه
۱۹۷۰ آغاز شده است. سابقه کارآفرینی در
ایران علیرغم اینکه در
کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و
حتی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه هم از اواخر دهه ۱۹۸۰ این موضوع را مورد
توجه قرار دادهاند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به
کارآفرینی نشده بود. حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر،
فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در
دهه ۱۳۸۰ موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد
توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم،
تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهادکشاورزی، صنایع و معادن و
فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها، مطرح شده
است. متأسفانه واژه کارآفرینی
که ترجمهای از کلمه Entrepreneurship است، موجب گردیده است که معنی ایجاد کار و یا
اشتغالزایی از این واژه برداشت میشود. در حالیکه کارآفرینی دارای مفهومی وسیعتر
و با ارزشتر از اشتغالزایی است. این برداشت ناصحیح از این مفهوم و همچنین تورم
نیروی انسانی بیکار در جامعه (به ویژه در بین دانشآموختگان دانشگاهی)، موجب شده
بسیاری از سیاستهایی که برای توسعه آن اتخاذ شده و نیز در بخشنامهها و سخنرانیهای
مسئولان در این خصوص، صرفاً جنبه اشتغالزایی برای آن در نظر گرفته شود. در حالیکه
کارآفرینی دارای پیامدهای مثبت و مهم دیگری همانند: بارور شدن خلاقیتها، ترغیب به
نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در
جامعه و افزایش رفاه عمومی است و در صورتیکه فقط به جنبه اشتغالزایی آن توجه شود،
از سایر پیامدهای آن بیبهره خواهیم ماند . انواع کارآفرینی کارآفرینی مستقل: فردی
که مسئولیت اولیهی جمع آوری منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج مینماید
و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند، محصول یا خدمات جدید میباشد. به عبارت دیگر
کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره میکند و هدف اصلیاش سودآوری و
رشد است. کارآفرینی سازمانی:
فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیند نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ
کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده، به ظهور میرسند. به تعریفی دیگر
فعالیتهای کارآفرینانه فعالیتهایی هستند که از منابع و حمایت سازمانی به منظور
دستیابی نتایج نوآورانه برخوردار میباشد. کارآفرینی شرکتی:
کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید، فرآیندهای
جدید و نظامهای سازمانی نوین است. کارآفرینی بینالمللی:
این فرآیند زمانی ایجاد میشود که کارآفرینان برای منابع، طراحی و توزیع کالا و
خدمات خود به شبکههای جهانی وابسته هستند. کارآفرینی اجتماعی:
کارآفرینی در یک زمینه اجتماعی برای سازمانهای غیر تجاری و اقتصادی را در برمیگیرد. کارآفرین کیست؟ به راستی کارآفرین
کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگیهای متمایزی از دیگران دارند؟ نگاهی به مسیر حرکت
فعالیتهای کارآفرینان و کنکاش در مبدأ و منشأ حرکت و انرژی آنان، منجر به شناسایی
و ویژگیها و ارایه تصویری اجمالی از خصوصیات کارآفرینان میشود. چه چیزی باعث میشود که
نشاط حرکت به سختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا میتواند
باشد، اولین چیزی است که جمود کارآفرین را درهم میشکند. یعنی کارآفرین آرزومند
است. آنچه جهت و سیر کارآفرین
را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین میکند از درون او بر میخیزد. یعنی کارآفرین
کنترل درونی دارد. او برای آنکه بتواند
درست آنچه را که میاندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کارفرمای
خود باشد. یعنی کارآفرین نیاز به استقلال دارد. ذهن پویای او مرزهای از
پیش تعیین شده و قالبهای رایج را درهم میشکند و با وجودی که همان چیزی را میبیند
که دیگران میبینند، اما چیزی را میاندیشد که دیگران نمیاندیشند. یعنی کارآفرین
خلاق است. وقتی که خلاقیت از ذهن
به عمل منتقل میشود، نوآوری صورت میگیرد. کارآفرین کسی است که میتواند خبر
مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد. یعنی کارآفرین خطرپذیر است. او به جای آن که منتظر
ضمانت بماند، به فکر و تلاش خود تکیه میکند، به مشکلات حمله میکند و پیش میرود
پس منفعل نیست. یعنی کارآفرین روحیهای تهاجمی دارد. لحظه تصمیم آغاز، تنها
زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه میشود. ابهام یک پایان نامعلوم، بر هر قدم
این راه سایه میاندازد. یعنی کارآفرین قدرت تحمل این ابهام را دارد. کسی که آگاهانه و
پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل میاندازد، باید توان سخت کار کردن در
شرایط پر تنش را هم داشته باشد. یعنی کارآفرین با وجود تنش زیاد، کارایی خود را
حفظ میکند.
البته ذکر این مطلب نیز
لازم است که تعریف مجموعهای از صفاتی که کارآفرین ایدهآل را به تصویر میکشد
امکان پذیر نیست و از طرفی هر فرد کارآفرین تمام ویژگیهای به دست آمده در تحقیقات
کارآفرینی را ندارد. با توجه به تعاریف ارائه
شده در این خصوص میتوان گفت کارآفرین کسی است که:
کار و اشتغال ایجاد کند. خود
اشتغالی و دیگر اشتغالی در سطوح مختلف جامعه ایجاد کند. محصولات
یا خدمات جدید به وجود آورد. خلاقیت و نوآوری کاربردی در توسعه خدمات، صنعت و
اطلاع رسانی داشته باشد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چالش های تبدیل شدن از آزادکار به کارآفرینشاید فکر کنید آزادکاری همان
کارآفرینی است، درصورتیکه هیچ شباهتی با هم ندارند. در کارآفرینی هیچ تعادلی میان
کار و زندگی وجود ندارد و اگر مراقب نباشید کار تمام زندگیتان میشود. اغلب افرادی که رویای کارآفرینی را
در سر دارند فکر میکنند با انجام این کار میتوانند تعادل منطقیتری را بین زندگی
شخصی و زندگی کاری برقرار کنند. بیشتر کارمندانی که ساعات کاری معمولی دارند بین
ساعت ۹ صبح تا پنج بعدازظهر کار میکنند. یعنی در واقع منزل را ساعت هشت صبح ترک میکنند
و ساعت ۶ عصر به خانه باز میگردند. گاهی اوقات زمانی که حجم کاری بالا باشد مجبور
هستند بیشتر در شرکت بمانند و بین ساعت هفت تا هشت عصر به خانه میرسند. بعد از
رسیدن به منزل مدت کمی فرصت دارند تا شام بخورند و برای آغاز یک روز کاری دیگر
آماده شوند. بنابراین با خودشان فکر میکنند اگر کارآفرین شوند و کسب و کار خودشان
را راهاندازی کنند میتوانند تعادل بهتری میان زندگی شخصی و زندگی کاری برقرار
کنند. در ادامهی این مقالهی به
بررسی بیشتر تفاوتهای آزادکاری و کارآفرینی همراه با توصیف
داستان زندگی شخصی میپردازیم که تصمیم میگیرد کار کردن برای دیگران را رها کرده،
ابتدا آزادکاری و سپس کارآفرینی را تجربه کند. کارآفرینی و آزادکاری تفاوتهای
زیادی دارند بهعنوان مثال تصور کنید فردی
که پیشتر روند کاری او را بررسی کردیم تصمیم میگیرد کار کردن برای دیگران را رها
کند و آزادکار باشد. این فرد برند شخصی خودش را میسازد و با توجه به تجربهای که
در این مدت کسب کرده است میتواند پروژههای مربوط به تولید محتوا، پیدا کردن
مشتری و کپی رایتینگ چند شرکت را به طور همزمان پیش ببرد. این فرد ساعات کاری خود
را کاهش داده است اما در عین حال درآمدش نسبت به شغل قبلی چندین برابر افزایش پیدا
کرده است. این موقعیت شغلی ایدهآل تنها سه هفته دوام میآورد و فرد مورد نظر
تصمیم میگیرد با کمک دوستش کسب و کار جدیدی را راهاندازی کند. راهاندازی شرکت جدید این شخص تصور میکند راهاندازی
یک شرکت جدید میتواند درآمدش را افزایش دهد و تنها دو الی سه ساعت بیشتر نسبت به
زمانی که آزادکار بود باید برای آن وقت بگذارد. درصورتیکه چنین طرز تفکری حتی به
واقعیت هم نزدیک نیست. این دو بنیانگذار شرکت خودشان را با یک ایدهی جدید
راهاندازی کردهاند اما نمیتوانند برای آن مشتری پیدا کنند و در نتیجه شکست میخورند.
بنابراین مجبور هستند روزی ۱۴ ساعت زمان بگذارند و روی ایدهی جدید و پیدا کردن
مشتریهای مورد نظر کار کنند. ناگهان احساس میکنند تمام چیزهایی که تا به حال
برای آن زحمت کشیدهاند از بین رفته است.
لذت بردن از قهوهی صبحگاهی
جای خودش را به قهوههایی میدهد که با عجله خالی میشوند تا انرژی لازم برای کار
کردن تا دیروقت فراهم شود. احساس مسئولیت اجازهی استراحت به هیچکدام از دو بنیانگذار
را نمیدهد و همهی زندگیشان در کار خلاصه میشود. بعد از گذشت چهار ماه کار بیوقفه
اتفاقات خوبی پیش میآید و در نهایت شرکت با نام جدیدی کار خودش را آغاز میکند.
بعد از روبهراه شدن کارها روند استخدام کارمند آغاز میشود و بنیانگذاران احساس
میکنند با تقسیم وظایف، دوباره میتوانند به دوران خوش روزی دو تا سه ساعت کار
برسند. تا اینکه با استخدام کارمند پنجم متوجه میشوند هیچ
موقع نمیتوانند به آرزوی رویایی خود دست پیدا کنند. آنها دیگر آزادکار نیستند
بلکه بنیانگذار شرکتی هستند که با سرعت زیادی پیشرفت میکند و این موضوع تا سالهای
آینده ادامه خواهد داشت. انتظارات نامناسب
ممکن است برای هر کارآفرینی پیش بیاید فکر میکنید
کارآفرینی نسبت به زندگی کارمندی راحتتر است در صورتی که اینطور نیست. فکر میکنید
کارآفرینی یعنی زمان بیشتری برای خودتان خواهید داشت در صورتی که اینطور نیست. فکر میکنید کارآفرینی یعنی کسب درآمد با سرعت بیشتر در صورتی که اینطور نیست. (حتی شاید لازم باشد در چند سال اول تمام درآمد خود را برای گسترش کسب و کار خرج کنید.)
فکر میکنید
کارآفرینی برابر است با آزادی بیشتر در صورتی که اینطور نیست. یکی از بزرگترین
چالشهای کارآفرینی برقرار تعادل میان کار و زندگی است ساعات کاری یک
کارمند معمولی از ۹ صبح آغاز میشود در صورتی که یک کارآفرین باید روز خود را از ۶
و نیم صبح و با خواندن ایمیلهای کاری در موبایل آغاز کند. ترک کردن شرکت در ساعت
پنج عصر عملا غیر ممکن است و حتی ممکن است زمانی که دفتر را ترک میکنید روز دیگری
آغاز شده باشد. لیست انجام کارها نه تنها تمام نشده بلکه طولانیتر میشود. در واقع
میتوان گفت مرز بین زندگی و کار به اندازهای کمرنگ میشود که نمیتوان اصلا آن
را تشخیص داد. تعطیلات آخر هفته هیچ معنایی ندارند و حتی شاید مجبور باشید زمانی
که با خانواده هستید باز هم به مشتریها فکر کنید. کارآفرینی یعنی برعکس شدن زندگی
و انجام دادن کارهایی که تا به حال در زندگی خود انجام ندادهاید. شاید با خودتان
فکر کنید چنین فردی باید هرچه سریعتر کار خود را رها کند اما یک کارآفرین هرگز
نمیتواند چنین کاری انجام دهد. کارآفرینان نسبت به کاری که آغاز کردهاند متعهد
هستند و نسبت به افرادی که استخدام کردهاند و حتی مشتریهای شرکت احساس مسئولیت
میکنند. آنها هرگز راضی نمیشوند کاری که آغاز کردهاند را رها کنند و این موضوع
در نهایت میزان استرس و فشاری که دارند را افزایش خواهد داد.
اگر میخواهید
کسب و کار خودتان را راهاندازی کنید یا در حال حاضر درگیر آن شدهاید باید بدانید
که هیچ تعادلی میان کار و زندگی نخواهید داشت. شما تبدیل به کارتان میشوید و این
تعریف کارآفرینی است. شرکت بدون حضور شما وجود نخواهد داشت و مشتریهایتان از برند
دیگری خرید خواهند کرد. حتی کارمندان نیز بدون شما حاضر به کار کردن در شرکت
نیستند و جذب محیط کار دیگری میشوند. این یعنی حجم کاری زیاد، فرصتی را برای
استراحت فراهم نخواهد کرد و باید خودتان فکری برای این موضوع کنید. سعی کنید بین
کار و زندگی تعادل ایجاد کنید تا بهرهوری بالاتری داشته باشید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : کارآفرینی و تاریخچه آن در ایران و جهان (1)چکیده در دنیای در حال تحول
امروز، کامیابی از آن جوامع و سازمانهایی است که بین منابع کمیاب و قابلیتهای
مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازد. به عبارتی
دیگر جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته
باشد که با ایجاد بسترهای لازم منابع انسانی خود را به دانش و مهارت کارآفرینی
مولد تجهیز کند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و
سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت کنند. امروزه که کار و فعالیت
شکل تازه ای به خود گرفته است و به سوی خودکارفرمایی و خوداشتغالی در حرکت است، کارآفرینی و کارآفرینان نقش کلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف
ایفا میکنند. تجارب کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، مالزی و هند آکنده از
فعالیتهای چشمگیر کارآفرینانی بوده است که امروز به توسعه یافتگی کشور خود می
بالند. باید توجه داشت که کارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند
بلکه با ساختار، تفکر، تحرک و فرهنگ لازم دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل
ویرانه های کهن بنای رفیع آبادانی و پیشرفت را برافرازند. با توجه به نقش و اهمیت
کارآفرینی و سابقه درخشان کارآفرینان در توسعه بسیاری از کشورها و با توجه به
مشکلات اقتصادی زیادی که کشور ما با آن مواجه بوده و دست یاری از هر سویی می طلبد،
ترویج و اشاعه مفهوم کارآفرینی، بسترسازی برای فرهنگ حامی کارآفرینی و مهمتر از همه
تربیت افراد (به ویژه تحصیلکردگان) کارآفرین سازمانی برای تمامی جوامع بــه خصوص
برای جوامع درحال توسعه ای مانند ایران از اهمیت و ضرورت حیاتی برخوردار است. مقدمه شرایط اقتصادی، صنعتی،
اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راه
حلهای جدید و متفاوتی را طلب می کند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای
شغلی و نیز نوسان بهای نفت سه عامل عمده ای هستند که موجب می شوند سیاستگزاران و
تصمیم سازان کلان کشور به منبع درآمد سهل الوصول دیگری به جز نفت بیندیشند و بی شک
آن منبع جز ابتکار، خلاقیت و نوآوری چیز دیگری نیست. اکنون در عرصه جهانی،
افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشا تحولات بزرگی در زمینههای
صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند و از آنها نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود.
چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت در می آید. در اهمیت
کارآفرینی همین بس که طی بیست سال (۱۹۸۰ – ۱۹۶۰) در یکی از کشورهای جهان سوم (هند)
تنها ۵۰۰ موسسه کارآفرینی شروع به کار کردهاند و حتی بسیاری از شرکتهای بزرگ جهان
برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آوردهاند. امروزه نیروی انسانی به
عنوان یک منبع نامحدود و محور هر نوع توسعه مطرح می باشد. در این بین کارآفرینان
به طورخاص دارای نقشی موثرتر در فرآیند توسعه اقتصادیاند. تحقیقات نشان داده که
بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرینان در یک کشور همبستگی مثبت وجود دارد. زیرا
کشوری که دارای تعداد زیادی کارآفرین باشد از محرکهای تجاری و اقتصادی قویتری
برخوردار است. آموزش و پرورش
کارآفرینان سازمانی نیازمند یک متدولوژی آموزشی اجرایی برای همکاری تنگاتنگ بین
صنعت و دانشگاه جهت مواجهه با فشارهای شدید اجتماعی حاصل از رشد سریع فناوری و
کمبود نیروی انسانی متخصص در جهان امروز است.
در این روش که عنوان
کارآفرینی یافته، انسانها به گونه ای پرورش می یابند که خود در جهت خلق کار قدم
بردارند. مشاهدات حاصل از اعمال این متدولوژی به صورت موردی در قالب مأموریت
اجتماعی، اهداف، مقصد مشخص، و نیز فعالیتهای مترتب آن منعکس گردیده اند. تعریف کارآفرینی کارآفرینی، واژه ای است
نو که از معنی کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد. این واژه به جای کلمه
Entrepreneurship به
کار می رود که در اصل از کلمه فرانسوی ENTREPRENDER به معنای متعهدشدن نشأت گرفته است. بنابر تعریف
واژه نامه وبستر کارآفرین کسی است که متعهد می شود یک فعالیت اقتصادی را
سازماندهی، اداره و تقبل نماید. بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، کارآفرین را
مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند. وی معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب فکر و
ابتکار است که همراه با خلاقیت، ریسک پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای
طلایی می آفریند. او قادر است که با نوآوریها تحول ایجاد کند و یک شرکت زیان ده را
به سوددهی برساند. سیر تکامل فعالان
اقتصادی یا کارآفرینان نشان می دهد که کارآفرینی در نظریه های اقتصادی تبلور یافته
و به عنوان عامل اصلی ایجاد ثروت یا موجد ارزش اقتصادی شناخته و از قرن پانزدهم
تاکنون در کانون بحث مکاتب مختلف اقتصادی قرار داشته است. اما سابقه مفهوم
کارآفرینی در دانش امروزی به دویست سال پیش برمیگردد. اولین کسی که این مسئله را
مطرح کرد فردی به نام کانتیلون است. این واژه دستخوش تعاریف جدید شده و ترجمه آن
در ایران به معنای همان کسی است که زیر بار تعهد می رود. امروزه بسیاری از شرکتها
به لزوم کارآفرینی سازمانی پی برده اند.
می توان گفت در واقع،
هنوز هم تعریف کامل و جامع که مورد پذیرش همهی صاحبنظران قرار گیرد از واژه
کارآفرینی ارائه نشده است، لیکن در این بین تئوری و تعاریف اقتصاددان
مشهور اتریشی به نام جوزف شومپیتر از کارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند
توسعه؛ مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است. بر طبق نظر وی
کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش
وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصه
اصلی کارآفرین را «نوآوری» میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق»
تعریف کرد. وی در کتاب «نظریه اقتصاد پویا» اشاره میکند که تعادل پویا از
طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصهی یک اقتصاد سالم
هستند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||